زهرازهرا، تا این لحظه: 12 سال و 18 روز سن داره

زهرای مامان

خدایا

  خدايا!   من دلم قرصه!   كسي غير از تو با من نيست   خيالت از زمين راحت، كه حتي روز روشن نيست   كسي اينجا نميبينه، كه دنيا زير چشماته   يه عمره يادمون رفته، زمين دار مكافاته   فراموشم شده گاهي، كه اين پايين چه ها كردم   كه روزي بايد از اينجا، بازم پيش تو برگردم   خدايا وقت برگشتن، يه كم با من مدارا كن   شنيدم گرمه آغوشت   اگه ميشه منم جا كن...   ...
17 دی 1391

عید بر عاشقان مبارک

یا علی گفتیم و عشق آغاز شد کوله ‌پشتی‌اش‌ را برداشت‌ و راه‌ افتاد.  رفت‌ که‌ دنبال‌ خدا بگردد؛ و گفت: تا کوله‌ام‌ از خدا پر نشود برنخواهم‌ گشت.نهالی‌ رنجور و کوچک‌ کنار راه‌ ایستاده‌ بود.مسافر با خنده‌ای‌ رو به‌ درخت‌ گفت: چه‌ تلخ‌ است‌ کنار جاده‌ بودن‌ و نرفتن؛ و درخت‌ زیر لب‌ گفت: ولی‌ تلخ‌ تر آن‌ است‌ که‌ بروی‌ و بی‌ رهاورد برگردی . کاش‌ می‌دانستی‌ آن‌چه‌ در جست‌وجوی‌ ...
13 آبان 1391